پاک کردن صورت مسئله در چه مواقعی برای ما مفید است؟

وکیلی را در نظر بگیرید که مدتیست در اینستاگرام مشغول به فعالیت است. اما پیج او رشد مناسبی را تجربه نکرده. تمام دغدغه او این است که چگونه می توانم پیج اینستاگرامم را رشد دهم؟

او چندین ماه به طور متمرکز به این مسأله فکر می‌کند. اقدامات مختلفی را تجربه می‌کند. اما نتیجه کماکان مطلوب او نیست. او شنیده که اینستاگرام یک فضای ناب برای کسب و کار است. بیشترین تعداد مخاطب ایرانی را دارد. و این باعث شده که ضرورت فعالیت در اینستاگرام برای او اهمیت بیشتری پیدا کند.

پس همچنان روی این مسأله باقی می‌ماند: «چگونه پیج اینستاگرام خود را رشد دهم؟»

در اینجا می‌توانیم از آن وکیل یک سوال بپرسیم:
«چرا می‌خواهی پیج اینستاگرامت رشد کند؟»

در این حالت جواب میتواند چیزی از این جنس باشد:
«می‌خواهم خدمات وکالتم را بهتر معرفی کنم.»

و حالا سؤال اینجاست که از چه راه‌هایی می‌توانی خدمات وکالتت را بهتر معرفی کنی؟

و ممکن است پاسخ‌های او چنین باشند:

  • رشد پیج اینستاگرام
  • جذب مخاطب از طریق سرچ گوگل
  • شبکه سازی در میان همکاران و آشنایان
    -برگزاری سمینارها یا وبینارهایی برای افزایش دانش حقوقی مخاطبان تخصصی‌تر در اینجا می‌بینید که مسأله‌ی اصلی وکیل معرفی بهتر خدمات وکالت است. اما تنها روی یکی از پاسخ‌ها(رشد پیج اینستاگرام) مانده. یا به عبارت بهتر روی آن پاسخ مشخص، گیر کرده است.
    او می‌تواند به جای گیر کردن در مسأله اینستاگرام، به سراغ مسأله بهتر( یعنی معرفی بهتر خدمات وکالت) برود و سایر راه‌حل‌ها و اقدامات را امتحان کند.

در فرهنگ ما معمولاً به پاک‌کردن صورت مسأله روی خوشی نشان نمی‌دهند. انگار حل هر مساله‌ای نوعی فضیلت، هنر و توانمندی محسوب می‌شود.
اما خوب است برای این موضوع استثنائاتی قائل شویم. یکی از استثنائات این است:

اگر روی مسأله‌ای اشتباه تمرکز کرده‌ای، صورت مسأله را پاک کن و آن را با مسأله‌ی بهتری جایگزین کن.

اولین دیدگاه را بنویسید